بسته حوادث سه شنبه 5 اسفند

توضیحات

دیده بان هشتم : قتل سه عضو خانواده یک روحانی در اهواز

قاتلین پس از تحمل حبس، زمان اجرای حکم اعدام آن‌ها می‌رسد، اما با وساطت جمعی از روحانیون، ولیّ دم که یکی از طلاب اهوازی است، سه محکوم به اعدام را بخشیده و آنها از پای چوبه دار نجات یافتند.

سال 88 در جریان یک نزاع جمعی، پدر و تعدادی از اعضای خانواده یکی از روحانیون اهوازی به ضرب گلوله کشته می‌شوند.

در جریان این درگیری حدود 50 نفر به 3 مرد بی‌دفاع حمله کرده و آن‌ها را به‌طور فجیعی به قتل می‌رسانند. قاتلین پس از این درگیری متواری شده و پس از مدتی توسط نیروی انتظامی دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده می‌شوند.

دادگاه جنایی حکم زندان و اعدام 3 نفر از عاملین اصلی درگیری را صادر و برای 30 نفر دیگر نیز جزای حبس قطعی و تبعید در نظر می‌گیرد.

از این اتفاق حدود ۱۱ سال می‌گذرد که سرانجام پس از اتمام محکومیت حبس قاتلین، حکم اعدام آن‌ها به مرحله اجرا می‌رود. در پروسه اجرای حکم، خانواده قاتلین با وساطت روحانیون و سران عشایر به سراغ ولیّ دم رفته از آن‌ها درخواست عفو و بخشش می‌کنند.

ولی ّدم اما یکی از روحانیون اهوازی است! او که از تبار سادات است با عمل به سیره پیامبر اعظم(ص) پس از آنکه قطعیت پیدا می‌کند که عاملین قتل پدرش، از ارتکاب جرم خویش، اعلام توبه و بخشش نموده‌اند، رضایت داده و از خون آن‌ها می‌گذرد.

کارِ این روحانی به اینجا ختم نمی‌شود! او به سراغ پسرعموهایش رفته از آن‌ها هم می‌خواهد که از قصاص خون پدرشان بگذرند که در نتیجه با تلاش‌های این طلبه اهوازی، آن‌ها نیز رضایت داده و سرانجام سه محکوم به اعدام را از پای چوبه دار نجات داده و زندگی دوباره‌ای به آن‌ها می‌بخشند.

اعدام قاتل زن جوان و دختر 11 ساله تهرانی در کرج

شامگاه 8 شهریور سال 96 بود که ماموران کلانتری 152 خانی آباد در جریان قتل مادر و دختر بچه 4 ساله ای در ساختمان 2 و نیم طبقه در نزدیکی پاسگاه نعمت آباد قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.
ماموران با حضور در خانه با جسد زن 29 ساله و دختر 4 ساله روبرو شدند و در چند قدمی آنها دختر دیگر خانواده که نوشین 11 ساله بود در حالیکه با مرگ دست و پنجه نرم می کرد از ماموران درخواست کمک کرد که خیلی زود تیم های امدادی در محل حاضر شده و دختر نوجوان به بیمارستان منتقل شد.

بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس همراه بازپرس پرونده در صحنه جرم حضور پیدا کردند و تحقیقات پلیسی کلید زده شد و ماموران پی بردند عموی خانواده عامل این جنایت هولناک بوده است. تحقیقات در صحنه جرم آغاز شده بود که ماموران اطلاع پیدا کردند قاتل به صحنه جرم بازگشته که در این صحنه ماموران موفق به دستگیری عموی خانواده کردند.
مرد جوان در اعترافاتش به ماموران گفت: از چندی قبل با زن برادرم اختلاف داشتم، به رفتارهای او مشکوک شده بودم و احتمال می دادم که او با مرد غریبه ای در ارتباط است و همین تفکرها باعث شده بود تا تصمیم به قتل زن برادرم بگیرم.

وی افزود: شب حادثه برادرم در محل کارش که در میدان تره بار خوابیده بود، همسر و 2 برادرزاده ام در خانه بودم. از قبل کلید خانه را تهیه کرده بودم و با رفتن به طبقه دوم ساختمان و در حالیکه خواب بودند به بالای سر زن برادرم رفتم و ابتدا با چاقو 2 ضربه به عروس خانواده مان زدم و از او خواستم ساکت باشم اما او شروع به جیغ و فریاد کرد و از دختر نیوشا را صدا زد که نیوشا وارد ا تاق شد.

احمد : نیوشا به اتاق آمد و وقتی چاقو را به بدن زن برادرم زدم، چاقو به گلوی نیوشا خورد و غرق خون روی زمین افتاد که برادرزاده ام در صحنه به قتل رسید و در ادامه نوشین دختربزرگ برادرم از خواب بیدار شد و به سمت من آمد و مرا گرفت تا مانع فرارم شود اما با چاقو ضربه ای به دستش زدم و پا به فرار گذاشتم
در این مرحله دادگاه صدور حکم قاتل خانوادگی در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد که اولیای دم در ابتدا برای مرد جوان درخواست قصاص کردند و در ادامه نوشین پشت تریبون قرار گرفت و گفت: پدرم در محل کارش بود نیمه های شب بود که صدای جیغ مادرم را شنیدم، وقتی چراغ ها را روشن کردم با مرد قد بلندی که کت به تن داشت و یک کلاه گیس روی سرش گذاشته و چهره اش را پوشانده بود پیش روی خودم دیدم که مادرم را به کتک می زد.

وی افزود: به سراغ مرد چاقو به دست رفتم و پاهایش را گرفتم که در این صحنه کلاه گیس و پارچه روی صورتش به زمین افتاد و مشاهده کردم مرد غریبه عمویم است، صدایش زدم تا مادرم را رها کند که عمویم مرا با چاقو زد و بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم دیدم پلیس در خانه مان است و در این مدت بارها تحت عمل جراحی قرار گرفتم و 40 روز از ماجرا می گذشت که از بیمارستان مرخص شدم و وقتی به خانه مادربزرگم رفتم متوجه شدم مادر و خواهرم به قتل رسیده اند.

دختر نوجوان که شاهد قتل مادرش بود ادامه داد: 3 ماه قبل از این جنایت عمویم با یک زن به خانه ما آمد و مادرم از رابطه پنهانی عمویم با زن غریبه اطلاع پیدا کرده بود و مانع حضور عمویم به خانه مان شد و آنها را از خانه بیرون کرد و عمویم همانجا مادرم را تهدید به قتل کرد و بعد از ماجرا مادرم ماجرای خیانت عمویم را به زن عمویم گفت و مدتی از عمویم خبری نبود تا آنکه او را با چاقو بالای سر مادرم دیدم.

دختر نوجوان گفت: از دادگاه برای قتل مادر و خواهرم درخواست قصاص دارم چون او زندگی ما را خراب کرد و خواهر و مادرم را از من گرفت.
قضات پس از بررسی پرونده و با توجه به درخواست قصاص اولیای دم، حکم قصاص را برای احمد صادر کردند و احمد در صف اعدامی ها قرار گرفت تا اینکه پس از نزدیک به 3 سال از این جنایت خانوادگی، احمد صبح روز چهارشنبه 29 اسفند ماه در زندان پای چوبه دار رفت و حکم اعدام به اجرا در آمد.

مرد تهرانی زنش را با بنزین به آتش کشید

ساعت 13:30 دقیقه سه شنبه 30 دی ماه سال جاری ماموران کلانتری 117 جوادیه در جریان آتش سوزی مرگبار یک خانه قرار گرفتند و ماموران با حضور در محل آتش سوزی پی بردند که زن جوانی در این آتش سوزی دچار سوختگی شدید شده و پس از انتقال وی به بیمارستان زن 34 ساله به کام مرگ فرو رفته است.
بدین ترتیب بازپرس حبیب الله صادقی از شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند.

کارآگاهان در ابتدا پی بردند که زن جوان و شوهرش از چندی قبل بخاطر 2 دانگ خانه با هم اختلاف داشته اند و روز 25 دی ماه مرد جوان پس از درگیری با همسرش اقدام به آتش افروزی کرده و سپس همراه پسر بچه 7 ساله اش پا به فرار گذاشته است.

در تحقیقات میدانی و فنی مشخص شد مرد جوان پس از درگیری با همسرش، بچه 7 ساله شان را از خانه بیرون آورده و سوار بر خودرویش کرده و سپس با در دست داشتن گالن 20 لیتری از بنزین به خانه بازگشته و با ریختن بنزین روی در و دیوار خانه و زنش اقدام به آتش افروزی می کند و سپس پا به فرار می گذارد.
تیم جنایی در ادامه متوجه شدند شدت آتش سوزی و انفجار به حدی بوده که باعث تخریب شیشه ها و بخشی از دیوار خانه شده است و زن جوان که به شدت دچار سوختگی شده به بیمارستان منتقل شده اما بعد از 5 روز روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو می رود.

تجسس ها برای دستگیری مرد آتش افروز آغاز شد که در این مرحله بازپرس صادقی با توجه به انفجار داخل خانه احتمال داد که مرد جوان نیز دچار سوختگی شده باشد به همین خاطر دستور داد تا همه بیمارستان های تهران و اطراف تهران مورد جستجو قرار گیرد تا مرد جوان که برای درمان به بیمارستان مراجعه می کند دستگیر شود.
تجسس ها در این مرحله به بن بست رسید اما بازپرس ویژه قتل با توجه به اینکه مرد همسرکش اهل شهر دیگری است با فرضیه اینکه مرد جوان پس از آتش افروزی برای درمان به شهر خودشان رفته باشد که در این مرحله بیمارستان های شهر این مرد مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد محسن بخاطر سوختگی سطحی که از ناحیه دست و سر دارد در بیمارستانی بستری شده است.

همین کافی بود تا تیمی از ماموران پلیس تهران با هماهنگی مقام قضایی به بیمارستانی که محسن در آن بستری بود اعزام شوند و محسن در بیمارستان دستگیر و پس از بهبودی برای تحقیق به تهران منتقل شد.

محسن در اعترافاتش ادعا کرد که من همسرم را به قتل نرساندم، مرد آتش افروز گفت: چندی قبل به همسرم یک ارثیه خوبی رسید و من با پول هایی که پس انداز کرده بودم ، توانستم با ارثی که به همسرم رسیده یک خانه بخرم اما همسرم سند خانه را به نام خودش زد.

وی افزود: بعد از این اتفاق با همسرم اختلاف پیدا کردیم و به او می گفتم که من نیز در خرید خانه سهم دارم و 2 دانگ از خانه را به نام من بزند اما او قبول نمی کرد و همیشه بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم تا اینکه روز حادثه با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت روی خودم بنزین ریختم و همسرم فکر می کرد من شوخی می کنم و بنزین نریختم که خودش کبریت را روشن کرد که ناگهان آتش همه جا را گرفت و من خودم را به سختی از خانه بیرون کشیدم که بعد از خروج من خانه منفجر شد و خودم نیز دچار سوختگی شدم.

این ادعا در حالی است که همسر محسن با توجه به بوی بنزین متوجه جدی بودن ماجرا شده و محسن خودش دچار سوختگی سطحی شده است اما زنش در این ماجرا بخاطر شدت سوختگی شدید شده و شواهد نشان از آن دارد که محسن خودش دست به آتش افروزی زده است.

بنا بر این گزارش، متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس حبیب الله صادقی در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

رکنا

بروزترین خبرهای حقوقی و قضایی کشور را در صفحه اینستاگرام ما دنبال فرمایید.